دیزآرتری: اختلال حرکتی گفتار

دیزآرتری: اختلال حرکتی گفتار
(فلاسید، اسپاستیک و مختلط)
مقدمه:
دیزآرتری یک اختلال حرکتی گفتار است که ناشی از ضایعه به اعصاب محیطی یا مرکزی می باشد. آسیب شناسی، ارزیابی و درمان دیزآرتری، مبحث بسیار گسترده ای است. به همین علت مرور آن به صورت جامع کار بسیار دشواری است. از این رو، آنچه در مقاله ی حاضر به همراه یکدیگر بررسی خواهیم نمود، مختصری از آسیب شناسی دیزآرتری های فلاسید، اسپاستیک و مختلط، ارزیابی اعصاب جمجمه ای، کلیات درمان، و رویکردهای درمانی مختص به دیزآرتری های فلاسید، اسپاستیک و مختلط می باشد. مباحث تکمیلی در مقالات دیگر مورد بحث قرار خواهد گرفت.
تعریف دیزآرتری:
دیزآرتری عبارتست از عنوانی جامع برای گروهی از اختلالات گفتاری ناشی از اختلال در کنترل مکانیسم گفتار، به دلیل بروز ضایعه در دستگاه اعصاب مرکزی یا محیطی (1).
دیزآرتری رشدی اختلال گفتاری ناشی از آسیب به سیستم مغزی نابالغ است که با ضعف، فلجی یا عدم هماهنگی عضلات گفتاری مشخص می شود (2).
دیزآرتری فلاسید:
نوعی اختلال حرکتی گفتار است که به دلیل بروز ضایعه یا بدعملکردی در یک یا بیش از یکی از اعصاب مغزی یا نخاعی روی می دهد. این اختلال منعکس کننده ی مشکلاتی در هسته ها، آکسون ها یا اتصالات عصبی عضلانی است که واحد های حرکتی مسیر عصبی اننهایی[1] ((FCP را تشکیل می دهند.
اعصاب مغزی و نخاعی درگیر در دیزآرتری فلاسید:
اعصاب 5 (سه قلو)، 7 (صورتی)، 9 (زبانی حلقی)، 10 (واگ)، 11 (شوکی)، 12 (زیر زبانی)
سه دسته ی اصلی از ویژگی های گفتاری دیزآرتری فلاسید:
دارلی، آرونسون و براون (1969) سه خوشه ی اصلی برای ویژگی های گفتاری غیر طبیعی دیزآرتری فلاسید یافتند. خوشه ی اول عدم کفایت آوایی می باشد که در آن صوت نفس آلود، تنفس قابل شنیدن، و عبارات کوتاه می گردد. این خوشه عدم کفایت دریچه ی حنجره ای را نشان می دهد که ناشی از نزدیکی ناکافی تار صوتی (نفس آلودگی در اثر نزدیکی ناکافی تار صوتی و عبارات کوتاه در اثر هدر رفتن هوا از طریق چاکنای) یا دورشدگی ناکافی تارصوتی (تنفس قابل شنیدن در اثر دورشدگی ناکافی تارهای صوتی حین دم) می باشد.
خوشه ی دوم عدم کفایت تشدیدی است که هایپرنیزالیتی، خروج خیشومی، تلفظ نادرست همخوان ها و عبارات کوتاه را دربرمی گیرد. ارتباط بین این ویژگی ها ضعف دریچه ی کامی حلقی را منعکس می کند که منجر به تشدید خیشومی بیش از حد (هایپرنیزایتی) و جریان هوای خیشومی حین تولید همخوان های دهانی(خروج خیشومی) می گردد. تلفظ نادرست همخوان ها ، اثر ثانویه ی خروج خیشومی روی صحت همخوان ها است. عبارات کوتاه نشان دهنده ی تاثیر هدر رفتن هوا از طریق بست کامی حلقی در حین گفتار است.
خوشه ی سوم ناکارآمدی آوایی-نوایی است و شامل صوت خشن، زیر وبمی یکنواخت و بلندی یکنواخت می شود. این خصوصیات، هایپوتونی در ماهیچه های حنجره ای را نشان می دهند (1).
نفس آلودگی، هایپرنیزالیتی و تلفظ نادرست همخوان ها از برجسته ترین ویژگی های این نوع دیزآرتری می باشد (3).
دیزآرتری اسپاستیک:
دیزآرتری اسپاستیک یک اختلال حرکتی گفتار است که در اثر آسیب دوطرفه به راه های پیرامیدال و اکستراپیرامیدال سیستم عصبی مرکزی ایجاد می شود. خصوصیات آن نشان دهنده ی ترکیبی از ضعف و اسپاتیسیتی است. افزایش رفلکس ها نیز در این نوع دیزآرتری دیده می شود.
چهار دسته ی اصلی از ویژگی های گفتاری دیزآرتری اسپاستیک:
دارلی، آرونسون و براون (1969) چهار خوشه ی اصلی برای ویژگی های گفتاری غیر طبیعی دیزآرتری اسپاستیک یافتند. خوشه ی اول اِعمال بیش از حد مختصه های نوایی است که به وسیله ی تکیه ی بیش از حد و/یا برابر و سرعت کم نشان داده می شود. این خصوصیات احتمالا مربوط به کندی حرکات منفرد و تکراری است. کندی حرکت به طور منطقی سرعت گفتار را کاهش می دهد. احتمالا این مسئله به کاهش هماهنگی های عضلانی می انجامد که برای کنش های لازم در اِعمال زیر و بمی، بلندی و دیرش مورد نیاز است و عدم دستیابی به آن باعث تکیه ی اضافی و برابر روی واحدهای گفتاری می گردد. از طرفی چون دیرش هجایی طولانی تر به هجاهای تکیه دار مربوط می شود، کاهش کلی سرعت گفتار منجر به ادراک تکیه ی اضافی و برابر می گردد.
خوشه ی دوم عدم کفایت تولیدی-تشدیدی است که با تلفظ همخوان های نادرست، خرابگویی واکه ها و هایپرنیزالیتی نشان داده می شود. این خوشه اثرات احتمالی کاهش محدوده و نیروی حرکات تولیدی (زبان، فک و صورت) و حرکات کامی حلقی را نشان می دهد.
خوشه ی سوم ناکارآمدی نوایی و شامل زیر و بمی یکنواخت، بلندی یکنواخت، کاهش تکیه و عبارات کوتاه می باشد. کاهش محدوده ی حرکت احتمالا می تواند توضیحی برای این خوشه باشد.
خوشه ی چهارم فشار[2] آوایی ست که با زیر وبمی پایین، خشونت صدا، صوت تقلایی-خفه، شکست های زیر وبمی، عبارات کوتاه و کاهش سرعت شناخته می شود. به نظر می رسد که این خصوصیات نشان دهنده ی تلاش هایی باشد که برای تولید صدا از طریق یک چاکنای باریک صورت می گیرد. اثر ثانویه ی این مسئله باعث کاهش طول گفته و سرعت گفتاری می شود (1).
سه خصوصیت برجسته ی این نوع دیزآرتری همخوان های نادرست، زیر و بمی یکنواخت و کاهش تکیه می باشد (3).
دیزآرتری مختلط:
ترکیبی از دو یا چند نوع دیزآرتری است. فراوانی آن نسبت به انواع خالص بیشتر است. بیماری های نورولوژیکی که می توانند باعث دیزآرتری مختلط شوند، شامل بیماری های دژنراتیو (مثل: بیماری نورون حرکتی یا اسکلروزیس آمیوتروفیک جانبی، مالتیپل اسکلروزیس، فلج فوق هسته ای پیشرونده، آتروفی چند سیستمی[3]، دژنراسیون قشری قاعده ای[4])، بیماری های سمی-متابولیکی (مثل: بیماری ویلسون، دژنراسیون کبدی مغزی[5]، انسفالوپاتی هایپوکسیک[6]، Central pontine myelinolysis)، بیماری های عروقی، تروما، تومور و بیماری های عفونی و خودایمنی (1).
خصوصیات دیزآرتری مختلط: بسته به نوع اتیولوژی و دیزآرتری های مشاهده شده علائم مختلف است. در اینجا برای جلوگیری از اطاله ی کلام فقط به ذکر سه خصویت برجسته ی مشاهده شده در این نوع دیزآرتری بسنده می کنیم. برای مطالعه بیشتر می توانید به فصل دهم کتاب دافی درباره ی اختلالات حرکتی گفتار مراجعه نمایید.
خشونت صدا، همخوان های نادرست و هایپرنیزالیتی سه خصوصیت اصلی این نوع دیزآرتری هستند (3).
خلاصه:
ویژگی های دیزآرتری ناشی از علل مادرزادی از تنوع بسیاری برخوردار است….
علل: نداشتن تجربه ی گفتار طبیعی/ وجود بدعملکردی های شدید در حرکات درشت و ظریف/ فقدان حافظه ای از الگوهای حرکتی طبیعی
رادرفورد (1924) بیان می کند:
” تمامی ویژگی های تولیدی کودکان فلج مغزی در یک فرد دیده نمی شود… بین گفتار دو نوع فلج مغزی نیز تفاوت های زیادی دیده می شود… و حتی در گفتاردرمانی هریک از انواع فلج مغزی نیز تفاوت وجود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *