انواع افازی ها
انواع افازی ها
آفازی:
آفازی اختلال تکلم و از دست دادن آن بعد از به دست آوردن آن است بیمار آفازیک کلام خود را بطور نادرست ادا کرده و با کلام دیگران را کاملا درک نمیکند . از طرف دیگر دیس آرتیک در هجای الفاظ و لغات دچار اشکال است لیکن از نظر دستوری و انتخاب لغات و واژه های مناسب ایرادی ندارد .
آفازی را باید بتوان از نظر بالینی تشخیص داد چرا که وجود آن شمعرف وجود ضایعه در کورتکس یا بلافاصله زیر کورتکس و زیر نیمکره چپ است
در این زمینه دو استثنا ء وجود دارد :
1- برخی از افراد که بااصطلاح چپ دست هستند نیمکره راست را جهت تکلم بکار میگیرند .
2- آفازی مربوط به ذکر اسامی آنومیک آفازیا ممکن است بعلت اختلالات متابولیک و یا ضایعات فضا گیری باشد که فشار ایجاد میکند .
از آنجاییکه انواع مختلف آفازی دارای اتیولوژی های متفاوت هستند لذا طبیب در ابتدا باید قادر باشد که وجود آفازی را تشخیص دهد و در ثانی باید نوع آفازی را تعیین کند .
آناتومی آفازی :
قدرت تکلم در همه افراد با اصطلاح راست دست و اغلب افراد به اصطلاح چپ دست مربوط است به فونکسیون نیمکره چپ.
نقاط آناتومیکی که به تکلم مربوط می شوند در مسیر شاخه های شریان مغزی میانی که شیارهای رولاندو وسیلویوس را احاطه کرده اند قرار دارند . تولید صوت و ادای آن بصورت کلمات به چهار ناحیه دراین منطقه مربوط می شود که از عقب تا جلو قرار گرفته اند . لذا ارتباطات آناتومیک مربوط به تکلم ما بین مناطق ور نیکه یا قسمت خلفی اولین گیروس گیجگاهی . گیروس زاویه ای . دسته قوسی . و منطقه بروکا یا ثلث خلفی گیروس پیشانی وجود دارد .
منطقه ورنیکه :
در مجاورت کورتکس اولیه شنوایی قرار داشته و مرکز درک کلماتیکه توسط دیگران گفته می شود و نیز مرکز درک کلمات گفته شده توسط خود فرد است . این منطقه با گیروس زاویه ای که مرکز تجزیه و تحلیل احساس و اطلاعات دیگر همراه با آن است ارتباط دارد .
دسته قوسی :
بصورت طنابی از ماده سفید است که به منطقه بروکا که مرکز اعمال حرکتی تکلم است ختم می شود منطقه بروکا در عین حال قادر است اطلاعات بدست آمده از سایر مناطق مربوط به تکلم را بزبان دیگر در آورده و با تولید صوت و ادای کلمات نقش فیزیولوژیک خود را انجام دهد .
پنج نو ع مختلف آفازی :
1- آفازی بروکا :
این نوع آفازی در اثر ضایعه در منطقه بروکا و یا نواحی مجاور آن بوجود می آید و خصوصیات آن بقرار زیر است :
الف – حرف زدن به آهستگی صورت گرفته و سلیس نیست و بعلاوه هجای کلمات دچار اشکال بوده و با سعی زیاد بیمار صورت میگیرد. حرف زدن بیمار بااصطلاح تلگرافی است بدین معنی که کل حرفی که بیمار میزند بسیار کاهش پیدا کرده و بیمار لغات کوچک و یا انتهای برخی لغات را در هنگام تکلم حذف کرده و آنرا ادا نمی کند .
ب – درک لغات نوشته و یا گفته شده خوب است و ایرادی ندارد .
پ- تکرار یک لغت هر چند که با سعی و زور زدن بیمار صورت میگیرد خوب است لیکن تکرار یک عبارت با اشکال صورت میگیرد بخصوص عباراتی که با یک فعل کمکی همراه هستند . نظیر : ….. واست یا ….. مگر باشد و یا …..اما است و …
ت – بیمار در هنگام نوشتن دارای حالت افازیک است .
ث- بیمار در نام بردن اشیاء مختلف دچا راشکال است .
ج – ضعف عضلات یک طرف بدن وجود دارد که معمولا در بازو شدید تر از پاست و این حالت بعلت نزدیک بودن کورتکس حرکتی به منطقه بروکااست .
چ- بیمار از کمبود و نقص خود مطلع است و غالبا وازده و دچار افسردگی است .
ح – با کمال تعجب در برخی بیماران می توان مشاهده نمود که بیمار قادر است بدون اختلال تکلم ملودی ای را زمزمه کند و حتی آفازی وی در هنگام فحش دادن و نفرین کردن دیگران از بین میرود .
2- آفازی ورنیکه :
بعلت ضایعه منطقه ورنیکه و یا نواحی مجاور آن بوجود می آید :
الف – سخن گفتن بیمار واضح و دارای ریتم و هجای طبیعی می باشد لیکن بیمار از نظر ارائه اطلاعات و مطالب دچار می باشد زیرا که از الفاظ زائد و لغات بی محتوی و نادرست استفاده می کند .
ب – بیمار از لغات و صداهای نادرست استفاده می کند . مثلا بجای این که بگوید این دست من است می گوید این شبدر من است .
پ- بیمار در درک لغات گفته شده و یا نوشته شده دچار اشکال است .
ت – طرز نوشتن مثل سخن گفتن دچار اشکال است هر چند که شیوه نویسندگی ممکن است درست باشد .
ث – تکرار لغات و عبارات دچار اشکال است .
ج – نام بردن اشیاء دچار اشکال است .
چ- همی پارزی وجود نداشته و یا بسیار خفیف است و این امر بعلت دور بودن کورتکس حرکتی از محل ضایعه است . هیم آنوپسی و یا کوادری آنوپسی ممکن است وجود داشته باشد .
ح – بیماران ممکن است که به کمبود و نقص خود واقف نباشند و لذا غالبا حتی در موارد حاد بیمارای دچار وازدگی و افسردگی نمی شوند .
3- آفازی هدایتی : یا انتقالی
بعلت ضایعات لوب تمپورال و یا پاریتال است که دسته قوسی ویا الیاف ارتباطی را نیز گرفتار می کند .
الف – سخن گفتن بیمار واضح است لیکن اطلاعاتی که بدست می آید کامل نیست و اختلالات پارافازیک شایع است .
ب – بیمار قادر به درک مطالب گفته شده و یا نوشته شده می باشد لیکن درخواندن مطالب دچار اشکال است .
پ- بیمار در تکرار لغات و عبارات دچار اشکال است بخصوص در تکرار عباراتی که شامل لغات کوچک دستوری است .
ت – نام بردن اشیاء برای بیمار مشکل است .
ث- قدرت بیمار در نوشتن مطالب مختل شده هر چند که شیوه نگارش بیمار ممکن است درست بشاد .
ج- همی پارزی در صورتی که وجود داشته باشد معمولا خفیف است .
4 – آفازی در نام بردن اشیاء : یا آنومی
این نوع آفازی بعلت ضایعات کوچک گیروس زاویه ای . انسفالو پاتی های متابولیک ویا توکسیک و یا ضایعات کوچک فضا گیر که در منطقه ای دور از ناحیه تکلم قرار دارند دیده می شود .
الف – سخن گفتن بیمار واضح است لیکن اطلاعاتی که بیمار بدست می دهد ناقص و مبهم است و آن بعلت اختلالات پارافازیکی است که وجود دارد . هر چند که این نوع آفازی را به جهت اشکال در نام بردن اشیاء می خوانند لیکن تنها یافته بالینی در این نوع آفازی نیست .
ب – بیمار قادر به درک کلمات گفته شده و نوشته شده است .
پ- همی پلژی وجود ندارد .
ت – در ک مطالب و تکرار لغات و عبارات طبیعی است .
5- آفازی گلوبال :
این آفازی در ضایعات بزرگی که دو منطقه بروکا و ورنیکه را گرفتار می کند دیده می شود همی پارزی در این آفازی وجود داشته و بعلاوه بیمار قادر به درک مطالب و صحبت کردن نمی باشد . در انفارکتوس های وسیع مربوط به محدوده تغذیه ای شریان مغزی میانی دیده می شود .
طرز معاینه بیماران آفازیک :
قبل از هر چیز باید معین نمود که آیا بیمار دچار آفازی است یا نه و سپس به تعیین نوع آن پرداخت :
الف – به حرف زدن بیمار گوش دهید . اگر بیمار واضح و سلیس صحبت می کند ضایعه در قسمت خلفی است و اگر حرف زدن بیمار سلیس نیست ضایعه در قسمت قدامی قرار دارد .
ب – آیا بیمار می تواند بدون اشکال بخواند و بنویسد اگر این طور است بیمار آفازیک نیست .
پ – آیا همی پارزی وجود دارد ؟ اگر این طور است ضایعه در قسمت قدامی قرار دارد که منطقه حرکتی را گرفتار کرده است .
ت – انواع مختلف آفازی را که در آن حرف زدن بیمار سلیس است جدا کنید و برای این منظور ببینید که آیا بیمار قادر به تکرار و درک مطالب و نام بردن اشیاء است یا نه ؟
آفازی ورنیکه :
بیمار قادر به تکرار مطالب نیست و در نام بردن اشیاء دچار اشکال است .
آفازی هدایتی :
بیمار قادر به تکرار مطالب نیست اما قدرت درک مطالب را داشته و بعلاوه در نام بردن اشیاء دچار اشکال است .
آفازی درنام بردن اشیاء :
قادر به درک مطالب و تکرار لغات و عبارات بوده لیکن در نام بردن اشخاص دچار اشکال شده است .
اهمیت تعیین کردن نوع آفاز ی:
تعیین نوع آفازی سطحی از سیستم عصبی را که دچار ضایعه شده است معلوم می کند اگر آفازی وجود داشته باشد ضایعه معمولا د رکورتکس نیمکره چپ است . در شخصی که در بکار گرفتن دست راست خود دچار اشکال بوده و آفازی خفیفی هم دارد حتما باید یک ضایعه نیمکره ای را مطرح ساخت و وجود مثلا ضایعه ای در شبکه بازویی را به اطمینان رد کرد .
وجود آفازی دال بر اختلال عمل آن ناحیه از نیمکره هاست که جزء محدوده تغذیه ای شریان مغزی میانی محسوب می شود و غالبا در اثر ضایعات شریان کاروتید داخلی در گردن بوجود می آید .
تنگی قابل توجه شریان کاروتید داخلی ممکن است که با عمل جراحی اصلاح شود و در صورت تشخیص به موقع می توان از تبدیل آفازی زود گذر و خفیف به آفازی کروی جلوگیری کرد .
شروع ناگهانی آفازی ای که بدو همی پارزی باشد و در آن تکلم بسیا رسلیس و واضح باشد معرف وجود آمبولی در شاخه خلفی شریان مغزی میانی است که در این مورد باید در جستجوی کانون آمبولی در قلب و یا شریان کاروتید بود .
اگر علت آمبولی مربوط به قلب باشد در این صورت از آنتی کواگولانها باید استفاده نمود و اگر گمان وجود ضایعه در کاروتید میرود معمولا با استفاده از آنژیوگرافی بدنبال ضایعه ای در این شریان می گردیم که ممکن است با کمک جراحی درمان پذیر باشد .
بهر حال این اصل بالینی را در نظر داشته باشید :
شروع ناگهانی آفازی بدون هی پارزی معرف وجود آمبولی است .
تذکر:
آپراکسی بمعنای اختلال در انجام حرکات ارادی است که به منظور و مقصود معینی انجام می پذیرد و وجود آن را به اختلال عمده ای در حس و حرکت نمی توان نسبت داد .
این حالت عموما باسندرم های آفازیک همراه است .
آگنوزی بصورت اختلال در تشخیص است که اختلال اساسی حسی و یا حرکتی در آن وجود ندارد .