الکتروآنسفالوگرافی EEG
الکتروآنسفالوگرافی EEG
الکتروآنسفالوگرافی، شامل الکترودهایی است که روی پوست سر قرار گرفته و فعالیت کورتکس مغز را ثبت می¬کند. اعمال برتر مغز انسان با همکاری مداوم تالاموس – قشر مغز انجام می¬گیرد. آکسون نورونهای هسته¬های پشتی تالاموس به قشر مغز می¬رود و قشر مغز پیامها را به تالاموس پشتی برمیگرداند. ثبت امواج از سطح قشر مغز(الکتروکورتیکوگرام) و یا از پوست سر(الکتروآنسفالوگرافی) نوسانات پیدرپی پتانسیل¬های خارج سلولی را آشکار می¬سازد.[۱]
در استفاده از الکتروآنسفالوگرافی(EEG)، فرض بر این است که مشکلات یادگیری و رفتاری احتمالا از نقص جزئی در کار مغز ناشی می¬شود؛ که از این طریق می¬توان آن را ارزیابی کرد. الکتروآنسفالوگرافی به صورت خطوط موازی و موجدار، به تعداد واحدهای تقویتکننده(کانال¬ها) ظاهر می¬گردد. نوار ثبت شده از تکتک الکترودها با آرایشهای مختلف، موسوم به مونتاژ، روی کاغذ ثبت میشود. فرکانس¬های EEG به شرح زیر تقسیم می¬شوند: فعالیت دلتا، فعالیت بتا، فعالیت آلفا، فعالیت تتا.[۲]
فرکانس¬های مذکور، به عوامل مختلفی از جمله سن، حالت هشیاری، جایگاه ثبت امواج، تأثیر داروها و بیماریها بستگی دارد. در EEG کودکان، فرکانس¬ها غالبا پایین هستند. در افراد بالغ در حال استراحت و با چشمهای بسته، ثبت EEG در ناحیه پسین مغز، امواج آلفا را نشان می¬دهد، در حالی که اگر ثبت در ناحیه پیشین باشد امواج بتا دیده می¬شود؛ یعنی در این حالت شخص یا چشمهای خود را باز کرده است یا تحریک شده است. امواج تتا و بتا فرکانسهای پایین¬تر و آهسته داشته و با سطوح عمیقتر خواب همراه هستند.[۳]آنسفالوگرام، در مطالعه بیماران مبتلا به صرع، دمانس، دلیریوم و مشکوک به اختلالات تشنجی اهمیت اساسی دارد. همچنین در ارزیابی آثار مغزی بیماریهای سمی و متابولیک و در مطالعات اختلالات خواب نیز کمککننده است.
الکتروآنسفالوگرافی از ۸ تا ۱۶ واحد تقویتکننده مجزا تشکیل میشود که قادر به ثبت همزمان از نواحی متعدد مغز می¬باشند. امواج مغزی را که از ساختمان استخوانی و خارجی جمجمه می¬گذرند، می¬توان به حدی تقویت نمود که اگر قلمی با نوک جوهر¬دار به حرکت دربیاید و یا فعالیت موجی که حدود ۵/۰ تا ۳۰ هرتز(سیکل در ثانیه) روی کاغذ با سرعت ۳ سانتیمتر در ثانیه حرکت کند، ثبت نمایند.[۴]
یکی از مزایای EEG این است که بیمار از قرار گرفتن در معرض اشعه و یا از مصرف مواد شیمیایی در امان است. مزیت دیگر آن این است که رخدادهای بسیار گذرنده و کوتاهمدت مغز را نیز می¬توان به وسیله آن ثبت کرد.
از محدودیتهای EEG این است که فقط فعالیت قشری مغز کشف میشود و تحلیل فضایی EEG به دلیل محدودیت تعداد الکترودها، حاکم است. الکتروآنسفالوگرافی، در سال ۱۹۲۳ به وسیله “هانس برگر”[۵] ابداع شد.[۶]
[۱] . رستمی، پروین؛ فیزیولوژی اعصاب و غدد درونریز، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۸؛ چاپ اول، ص ۲۵۵٫
[۲] . نلسون، ریتا ویکس؛ اختلالهای رفتاری کودکان، ترجمه محمدتقی منشی طوسی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱، چاپ سوم، ص ۲۰۸٫
[۳] . فیزیولوژی اعصاب و غدد درونریز، ص ۲۵۵٫
[۴] . پورافکاری، نصرتالله؛ فرهنگ جامع روانشناسی _ روانپزشکی، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۷۰، ص ۴۹۰٫
[۵] . Hans Berger
[۶] . کاپلان، هارولد؛ خلاصه روانپزشکی، ترجمه نصرتالله پورافکاری، تبریز، ذوقی، ۱۳۷۱، چاپ اول، ص ۲۳۱٫