اختلال پردازش شنوايي در ناتوانی یادگیری

اختلال پردازش شنوايي در ناتوانی یادگیری

طبق تعريف انجمن مشترك ملي ناتواني يادگيري، ناتواني يادگيري(LD) اصطلاحي عام است كه به گروه ناهمگني از اختلالات اشاره دارد و ممكن است با مشكل در شنيدن، صحبت كردن، خواندن، نوشتن و توانايي¬هاي رياضي بروز نمايد. اين اختلال¬ها ذاتي و دروني هستند و فرض بر اين است كه از اختلال در كاركرد سيستم عصبي مركزي ناشي مي¬شوند. شيوع كلي 58/4% براي ناتواني يادگيري در دانش¬آموزان ابتدايي ايران بدست آمده است.
ارتباطاتی بين اختلالات پردازش شنوايي و ناتواني يادگيري در كودكان وجود دارد. ميزان اختلال پردازش شنوايي در ناتواني يادگيري 55 -30% برآورد مي¬شود.
كودكان مبتلا به ناتوانی يادگيري پس از ورود به مدرسه با موقعيت¬هاي پرچالش شنوايي مواجه مي¬شوند كه توجه مورد نياز براي يادگيري را تحت تأثير قرار مي¬دهد. اگر كودكي در توجه شنوايي اختلال داشته باشد با مشكلات بسياري در تحصيل از جمله نياز به تكرار زياد، مشكل در دنبال¬كردن مكالمات، حواس¬پرتي و از دست دادن اطلاعات مهم مواجه مي-شود. توجه شنوايي جهت يادگيري ضروري است و در واقع پيش¬نياز يادگيري دركي در نظر گرفته مي¬شود. افراد هنجار به صورت موثرتري توجهشان را به تغييرات صدا اختصاص مي-دهند. از اين منظر محركات پس از يك فاصله سكوت نسبتاً طولاني مي¬توانند توجه افراد هنجار را به ميزان بيشتري نسبت به كودكان نارساخوان جلب كنند.
Blackeslee اظهار كرد كه كودكان ناتوان در يادگيري به زمان بيشتري براي فرابري آگاهي¬ها از طريق شنوايي و بينايي نياز دارند. آنها آگاهي¬هاي حسي را نسبت به همتايان هنجار خود با تأخير بيشتري دريافت مي¬كنند و اين نقص در فرآيند شنوايي براي ذخيره اطلاعات در حافظه كوتاه مدت، اثر مي¬گذارد. بدين ترتيب، بسياري از مطالب كه به كودك عرضه مي¬شود، بدون اينكه وارد حافظه كوتاه مدت شود، از دست مي¬رود و لذا به حافظه بلند مدت نيز منتقل نمي-شودTallal .، Miller و Fitch عقيده دارند كه اين نقص كودكان با ناتواني يادگيري در حافظه معنايي تظاهر پيدا مي¬كند و لذا آنان در دريافت، فهرست¬كردن يا ثبت¬كردن و به خاطرآوردن اطلاعاتی كه به ايشان عرضه مي¬شود، مشكل دارند. بنابراين به نظر مي¬رسد، در اين گونه كودكان، اختلال در پاسخگويي مناسب به مسائل، بيشتر در ميزان دريافت و نيز ذخيره آگاهي¬ها در حافظه كوتاه مدت و به تبع آن در حافظه بلند مدت است.
ارزيابي و تشخيص
با توجه به شيوع بالاي اختلال پردازش شنوايي در ناتواني يادگيري ارزيابي آنها در زمينه پردازش شنوايي مهم به نظر مي¬رسد. ارزيابي پردازش شنوايي كودكان ناتوان در يادگيري دو هدف دارد: 1) رد اختلال پردازش شنوايي به عنوان يك عامل مسبب براي شناخت آسيب¬ديده و 2) تشخيص اختلال پردازش شنوايي و انتخاب برنامه درماني مناسب. به اين منظور آزمون¬هاي زيادي وجود دارند كه اجراي آنها وقت كمي مي¬گيرد و افرادي كه پردازش شنوايي هنجار دارند و يا نياز به ارزيابي واحتمالاً مديريت بيشتر دارند را از هم تفكيك مي¬كند.
توانبخشي پردازش شنوايي در ناتواني يادگيري
اگر اختلال پردازش شنوايي دليلي براي نقايص آگاهي واج-شناختي و نارساخواني حداقل در بعضي از كودكان ناتوان در يادگيري باشد، پس انتظار خواهيم داشت تربيت شنوايي در درمان آنها مؤثر باشد. محتواي برنامه¬هاي تربيت شنوايي شامل آگاهي واج¬شناختي، مهارت¬هاي پردازش زباني و شنوايي است كه شامل تمرين¬هايي در سكوت و نويز است و توجه شنوايي، توالي شنوايي، حافظه شنوايي، تمايز واج و مهارت¬هاي آهنگي صوت را در¬بر¬مي¬گيرد. درمان مناسب نقايص پردازش شنوايي در كودكان مبتلا به ناتواني يادگيري طبق اختلال پردازش شنوايي آنها؛ مانند استراتژي¬هاي افزايش سيگنال، آموزش شنوايي خاص و استراتژي¬هاي آموزشي شناختي، فراشناختي و زباني منجر به بهبود توانايي¬هاي شنوايي و مهارت¬هاي خواندن مي¬شود.
قطعاً همه كودكان ناتوان در يادگيري نيز همراه با نقايص پردازش شنوايي نيستند. به نظر می¬رسد نقايص پردازش شنوايي، همراه با مشكلات يادگيري باشند نه علت آنها. عليرغم اين چالش¬ها نکته مهم شناسايی افرادي است كه نقص پردازش شنوايي دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *