برخورد با رفتارهای اختلالی اتیسم

برخورد با رفتارهای اختلالی اتیسم

راهنمایی های زیر برای برخورد و بهبودی رفتارهای اختلالی که در طول جلسات تمرین ممکن است شما با آن برخورد کنید ارائه می شود . از آنجائیکه شرایط فرق می کنند و همینطور از آنجائیکه هر کسی با کودک رابطه متفاوتی می تواند داشته باشد تقریباً ناممکن است که بتوان یک عمل مشخص را توصیه کرد . به هر حال فلسفه کلّی وجود دارد که بر اساس آن می توانیم شما را هدایت کرده و روش مشخصی را تأیین کنیم تا آن را دنبال کنید . البته به یاد داشته باشید بسیار مهم است که در هر لحظه شما آماده تصحیح این رفتارها وآموزش جایگزین باشید ( آموزش لحظه ای ) و نیز به یاد داشته باشید کودک نباید در عصبانیت و یا هیجان باشد . بروز رفتارها ی اختلالی معمولا ً ترتیب مشخصی را می توانند داشته باشند . به همین دلیل رفتارهای اختلالی مرحله به مرحله توسعه پیدا می کنند . مراحل اولیه این رفتارها معمولا به همراه عصبانیت و هیجانات ملایم است که کودک آنها را گاهی توسط رفتارهای بدون کلام از خود بروز می دهد مانند قدم زدن ، شکلهای عجیب از خود نشان دادن ، تنفس غیر منظم یا حتی رفتارهای با کلام مانند گریه و جر و بحث . اگر شرایط تصحیص و رفتار شما مؤثر واقع نشوند ممکن است که رفتار اختلالی پیشرفت کند مانند صدمه زدن به وسایل و یا فرار کودک و در نهایت امر می تواند به صدمه زدن به خود و یا دیگران منجر شود .
هر مرحله یک روش مناسب خود را احتیاج دارد . به یاد داشته باشید که شاید روشی که برای مراحل قبل مؤثر بوده و نتیجه داده ممکن است در مراحل دیگر مؤثر نباشد . ما باید به طور دائم به بررسی رفتارها و روشهای آنها فکر کرده و در پی بهبود آموزش و تغییرات آن متناسب با شرایط باشیم . به یاد داشته باشید که ممکن است کودکی علاوه بر این روش قبلاً تحت درمان توسط روش ویا روشهای دیگری بوده است که آنها را کامل نکرده و یا به طور درست انجام نداده اند . در این صورت میتوان گفت که این برنامه های نا منظم و نیمه کاره خود می توانند باعث بروز اثرات منفی در کودک شده و کودک از همکاری با تراپیست و برنامه گریزان شده باشد . برنامه های نیمه کاره و یا نامناسب هیچگاه رفتارهای اختلالی را به طور اساسی درمان نمی کنند و احتمال بروز آنها در کودک بسیار قوی می باشد و حتی ممکن است با اثرات منفی جانبی نیز همراه باشد . معمولاً مردم روشهای تقلیل رفتارهای اختلالی را به درستی نمی فهمند . برای مثال روش ” تایم اوت ” روش درمانی است که در آن کودک را برای مدت زمانی محدود میکنیم (مثلاً از مشوق ) به عبارتی دیگر وقتی که کودک در شرایط مثبت و همکاری قرار دارد اگر از او رفتار نامناسبی سر بزند او را از آن شرایط برای مدت زمان معینی دور می کنیم . موقعیّت های فراوانی وجود
دارند که کودک از آنها احساس لذّت نمی کند . پس ممکن است در صورت انجام تایم اوت به طور ناخودآگاه او را تشویق نیز کرده باشید . در هنگام تایم اوت نیز دقت کنید که کودک در هنگام دور بودن هیچگونه مشوقی دریافت نکند ویا به خود تحریکی مشغول نشود . همینطور اگر کودک از اینکه شما در موارد رفتار نادرست او را به شدت نهی کنید ، احساس سرگرمی و لذًت کند ، ممکن است روش نهی کردن در مورد او به مشوقی جهت ادامه رفتارهای اختلالی تبدیل شود

دور گسترش

کودکان معمولاً یک مسیر رشد رفتاری مشخصی را طی می کنند . مراحل زیر ممکن است زیاد با هم اختلافی نداشته باشند . همچنین کودک ممکن است از یک روش گسترش وبهبودی خاص پیروی نکند . برای مثال ممکن است رفتار اختلالی که کودک بروز میدهد در مراحل میانی و یا حتی انتهائی این برنامه قرارداشته باشد . پس بنابراین بسیار مهم است که درجه و شدت رفتار مشخص شده و عکس العمل مناسب در قبال آن انجام شود . همچنین تراپیست باید از استعداد خود جهت درک موقعیتها و رفتار درست در هر شرایط خاص استفاده کند .
برداشتها و دریافتهائی وجود دارند که شما باید آنها را قبل از اینکه در شرائط بحرانی قرار بگیرید درک کرده و استفاده کنید. یکی ازآنها این است که مطمئن شوید آیا شما به کودک فرصت این را داده ایدکه قدرت انتخاب فراوان داشته باشد یا نه . بدین طریق کودک با شرائطی که انتخابی وجود ندارد بهتر کنار می آید . همچنین برنامه مداومی از مشوقها بسیار مهم است . بعداً خواهید دید که سلب مشوقی از کودک در هنگام رفتار نا درست در جهت بدست آوردن کنترل کودک چگونه لازم خواهد بود . شما برای هر مرحله وکار موفّق از طرف کودک او را تشویق می کنید دقت کنید که تا وقتی کودک آرام وتحت کنترل است این روش مشوق دادن مناسب است ولی اگر در حین تمرین کودک از خود رفتار نامناسب بروز دهد (هر چند جزئی) و شما بدون توجه به آن به دادن مشوق ادامه بدهید ممکن است کودک از این کار جهت دریافت مشوق استفاده کند . البته در صورتی که در حین رفتار درست مقدار مشوق بیشتر ودر حین رفتار غلط (در حین تمرین و جواب درست به تمرین ) مقدار آن کم باشد کودک ممکن است رفتار غلط خود را کم کند . نحوه رفتار و روش شما در این مراحل بسیار حیاتی است . شما باید آرام ، ثابت قدم و از نظر احساسی تحت کنترل باشید . بدین ترتیب نه تنها کودک آرامش و تمرکز خود را حفظ می کند بلکه شما نیز می توانید هدف مندی و تأثیر خوب برنامه را حفظ کنید . سعی کنید در مواقعه ای که کودک احساس سختی و مشکل می کند به او اجازه انتخاب بیشتری بدهید با این کار می توانید از دادن مشوق زیاد هم جلوگیری کنید . اگر شما کودک را به طور معقول و ملایم کنترل کنید (توسط مشوق، رفتار ،… )کودک ممکن است دیگر رفتار نامناسب خود را افزایش نداده و از شدت آن بکاهد .
داشتن یک برنامه خوب حیاتی است ولی این برنامه باید توانائی مقابله با پیشامد های ناخواسته را نیز داشته باشد . شما باید سریعاً بتوانید خود را با یک روز بد از طرف کودک و بدتر شدن رفتار او تطبیق بدهید .
گام اول :
وقتی که کودک می خواهد عصبانی و عصبی شود( نشانه های آن مانند : با خود با عصبانیت حرف زدن ، تند و عمیق نفس کشیدن ، گوشه گیری ، … )برنامه درمانی را ادامه دهید اما به طور مرتب توسط مشوقهای کلامی و غیره او را برای رفتار مناسب تشویق کنید . مثلاً به او بگوئید که خیلی خوب کارها را انجام میدهد و با مشوق های قویتر عصبانیت و ناراحتی او را کنترل کنید . این روش ساده ترین راه برای کنترل کودک است و روش ابتدائی پائین آوردن نام دارد . به یاد داشته باشید که ترتیبی را اتخاذ کنید تا مشوق های قویتر در مواقعی که رفتار های درست و خوب از کودک سر می زند برای او مهیا باشد و
او این مطلب را درک کند . به هرحال برای مواقعی که رفتار نادرست و اختلالی او می خواهد زیاد شود شما باید وسیله ای (مشوق) داشته باشید تا او را ترغیب نمائید کنترل خود را حفظ بکند . اگر شما از دادن مشوق به او خودداری بکنید او انگیزه ای برای اینکه رفتار خود را تصحیح کند و از انجام آن خودداری بکند نخواهد داشت . خوشبختانه رفتارهای عصبی همیشه به طور یکنواخت باقی نمی مانند . تغییراتی طبیعی در شدت و دفعات بروز چنین رفتارهائی وجود دارند . این فرصت به شما اجازه می دهد تا در فواصل این دفعات که کودک آرام است او را تشویق کنید تا آرامش و رفتار درست را در پیش بگیرد . هر چقدر زمان رفتار آرام و خوب بیشتر شود شما باید قدرت مشوق را بیشتر کنید . البته دقت کنید که مقدار مشوق برای کم شدن رفتارهای اختلالی کمتر از مقدار آن برای عدم بروز این رفتارها باشد . اگر در مورد عصبانی شدن و عصبی شدن یک اوج ناگهانی پیش آمد شما باید یکبار دیگر رفتار کودک را نادیده بگیرید ولی خود کودک را زیر نظر داشته باشید . هدف از باقی ماندن با کودک در تمرین این است که به کودک بفهمانیم رفتار نادرست او راهی برای فرار از تمرین نیست . همچنین اگر شما تمرین را قطع کنید، و تسلیم کودک شوید فرصت اینکه در بین دفعات عصبی شدن ها کودک را برای رفتار آرام تشویق کنید را نیز از دست خواهید داد . اگر شما کودک را نیز مانند رفتارش نادیده بگیرید ممکن است که رفتار اختلالی او ادامه پیدا کند و شاید شدیدتر نیز بشود .
گام دوم :
به یاد داشته باشید که ما به این مرحله وقتی وارد می شویم که راه حل مرحله اول مؤثرنبوده و یا اینکه ما رفتار کودک را نتوانسته ایم درست تشخیص بدهیم . به هر حال گاهی اوقات بهترین روشهای ارائه شده نیز برای مرحله اول مؤثر نیستند . اگر کودک به صورت متوسط عصبانی شد و رفتار های اختلالی او شدید نیستند شاید لازم باشد که روش تغییر محرک را در پیش بگیریم . احتمال دارد که چیزی در محیط وجود دارند که باعث بروز استرس و اختلال در رفتار کودک می شود . اگر شما قادر به تشخیص علت بشوید می توانید با تغییر تمرین ، نحوه آن ، تغییر مکان ،و یا تغییر مکان وسائل و اشیاء این شرایط را تغییر داده و از مشکل بکاهید . یکی از علل هم می تواند این باشد که کودک به این نتیجه رسیده است که با رفتار شدید عصبی شما را مجبور می کند که از او اطاعت کنید . در این مورد بسیار مهم است که بدون در نظر گرفتن اینکه روش تقلیل رفتار اختلالی چیست ، کودک را از رسیدن به هدف خود باز داریم . در اینجا لازم است که علاوه بر قاطع بودن احساسات را کنار بگذاریم . یکی دیگر از علّت ها می تواند نیاز کودک به ایجاد تغییراتی در محیط و یا تمرینات و شرایط باشد . مثلاً طولانی شدن زمان تمرین ، عدم وجود پرامپت مناسب ، مشوق ناکافی ، و … به عبارت دیگر دلایل کافی برای ناراحتی کودک وجود دارند و ما باید به کودک حق بدهیم . البته هیچگاه نباید آن را طبیعی تلقّی کنیم و همواره سعی در تصحیح آن داشته باشیم. عواملی را که می توانند باعث بروز این رفتارها شوند را می توان حذف کرد و در نهایت رفتارهای اختلالی را کاهش داد . در صورت امکان این کار باید به صورت زیرکانه ای انجام شود تا کودک یاد نگیرد برای فرار از تمرینات رفتارهای اختلالی را در پیش بگیرد . نوع جواب و عکس العملی که شما باید کودک را با آن راهنمائی کنید باید از نوعی باشد که کودک به خوبی با آن آشناست و قادر به انجام کاری که به عنوان راهنمائی به او می دهید باشد . شما باید در صورتیکه کودک از انجام کار خواسته شده امتناء کرد ، پرامپت لازم را به موقع انجام دهید .
ما اغلب از دستورالعمل های جدید،تقلید بدون کلام و کارهای بدنی ساده برای برقراری دوباره رفتار معمولی و اطاعتی استفاده می کنیم . مانند همیشه از مشوق کافی و همچنین کلامی وقتی که کودک آرام است و رفتار درست دارد استفاده کنید و در صورت رفتار اختلالی کمترین توجه را به آن داشته باشید . با کمی دقّت می توانید مشوقهائی را پیدا کنید که نه تنها تأثیر مثبت و انگیزه انجام تمرینات را برای کودک دارند بلکه در آرام کردن کودک نیز مؤثر می باشند . همچنین ایجاد راحتی فیزیکی ، صدای ملایم ، در آغوش گرفتن ، آواز خواندن ، و … می توانند در آرام کردن کودک و اجتناب از بروز رفتار
اختلالی و در نهایت حذف آنها کمک کنند . شما باید در مورد زمان دادن این مشوق ها نهایت دقت را انجام دهید زیرا اگر بلافاصله بعد از رفتار اختلالی باشد ممکن است کودک آن را مشوقی در جهت انجام دوباره رفتار خود بداند . بهتر است بعد از یک یا چند دقیقه از بروز رفتار نادرست این مشوقها را به کودک برسانید . به این ترتیب می توانید تأثیر زیادی بر تصحیح رفتار اختلالی کودک داشته باشید و علاوه بر آن ممکن است کودک این تشویق را در نتیجه پایان دادن به رفتار نادرست خود بداند و یاد بگیرد که هرگاه آنها را زودتر قطع کند تشویق خواهد شد . اگر کودک به علّت تمرین خاصی عصبی شد و اگر انجام و تکمیل آن تمرین لازم است دوباره تمرین را از سر بگیرید و این بار بیشتر مراقب اوضاع بوده و با احتیاط به پیش بروید . به یاد داشته باشید که این کار مستلزم زمان است و شما نمی توانید به یکباره به این تصحیح و هدف برسید . شما باید هر جلسه را طوری به اتمام برسانید که حس کنید مقداری به هدف خود نزدیک شده اید .
گام سوم :
وقتی که کودک شما شدیداً عصبانی و پرخاشگر شد (مانند جیغ زدن ، پرت کردن اشیاء ، زدن دیگران ، خودآزاری ، …)لازم است که کاملاً به دور از احساسات وقاطع عمل کنید . در صورتیکه شما قبلاً با کودک کارهای کنترلی از قبیل دستها پائین ، ساکت باش ، و غیره را کار کرده باشید ، می توانید با این فرامین باعث توقف رفتار اختلالی شوید . سعی شود فرامین و دستوراتی را به کودک بیاموزید که مشخص ، واضح ، و قاطع باشد . بهتر است کاری را که باید انجام دهد به او بیاموزید و بخواهید ، نه کاری را که نباید انجام دهد ( مانند بنشین بجای راه نرو ) . اگر در آن لحظه فرمان مناسبی به خاطر نیاوردید ممکن است کلمه تمامش کن (بسه)کمک خوبی در این مورد باشد . سعی شود که این فرمانهای کنترلی به صورت مرتب و مداوم به کودک گفته نشود زیرا برای او عادی شده و اثر خود را از دست خواهند داد . در صورت هرگونه پیشرفتی از طرف کودک در کاهش رفتار اختلالی او را به طور مناسب تشویق کنید و تا جائیکه ممکن است به رفتارهای نادرست او توجه نکنید. تهدید کردن وسیله ای است که گاه تراپیست ها و والدین برای کنترل کودک استفاده می کنند . شاید یکی از علل استفاده از تهدید تأثیر سریع آن باشد ولی در دراز مدت تهدید کردن باعث بروز رفتار اختلالی در وقتی دیگر می شود و نه کاهش و حذف آنها.تکیه کردن بر تهدید باعث می شود که کودک فقط در موارد فرامین شدید و دستورات قوی از خود عکس العمل نشان بدهد و در موارد روزمره و عادی فرمانبر نبرده و بدین ترتیب به مشکلات ما افزوده شود . هدف دراز مدت برای ما این است که کودک بفهمد برای هر کاری که انجام میدهد عواقبی وجود دارد که بنا به کار انجام شده شاید مثبت و شاید منفی باشد .توجه داشته باشید که این یک امتیاز منفی است که به کودک قبل از انجام کاری عاقبت آن کار را بگوئید بهتر است که کودک خود نگران عاقبت کار خود باشد که چه خواهد شد . در این صورت شما به خود فرصت کافی می دهید تا عکس العمل ها و نتایج مناسبی را برای کارهای کودک متناسب با شرائط تدارک ببینید .
اگر کسی که با کودک تمرین می کند بخواهد کنترل کودک را به کسی دیگر واگذار کند فقط باعث می شود که کودک در مورد او نافرمان شده و از او اطاعت نکند . در واقع با این کار به کودک می گوید که من نمی توانم تو را کنترل کنم و شخص دیگری باید حضور داشته باشد . پس هر عواقبی که برای کودک در نظر گرفته شده است باید توسط خود تراپیست در زمان جلسات و تمرین به کودک داده شود . مراقب باشید هیچگاه کودک را به کاری که نمی توانید انجام دهید و یا اینکه مناسب نیست تهدید نکنید . مراقب باشید در صورت تشویق کودک در موارد تصحیح رفتار خود ، او را عادت به رشوه گیری نکنید .
گام آخر
اگر شما حس می کنید که کودک با رفتار خود به خود و دیگران آسیب میرساند بایستی روش مدیریت رفتارهای تهاجمی یا روشهای شدید دیگر را به همراه ایجاد محدودیت و همراهی دائم کودک در پیش بگیرید . روشهای زوری و شدید فقط در
مواردی که تمامی روشهای دیگر ناکام بوده اند باید به کار گرفته شوند .
در تمام مراحل :
در رابطه با جوابها و عکس العمل های کودک نسبت به مشوقها در خلال دوره های رفتار های خوب و بد بسیار دقت کنید . اغلب ، کودکان گاه به این روشهای جلوگیری از رفتار نادرست جواب منفی میدهند و گاه نسبت به آنها پیشرفت نشان میدهند. کودک خود به شما نشان خواهد داد که تشویقهای شما چقدر مؤثر می باشند . اگر از کودک در قبال مشوق رفتار آرام ، بدون استرس و با خشونت کمتر مشاهده کردید نشان این است که تشویق شما مؤثر بوده است . اگر کودک آرام نمی شود و یا مشوق را رد میکند باید به فکر مشوقی دیگر و نحوه ارائه دیگری باشید .
اگر کودک در صورت دریافت مشوق رفتار نادرست را کم نکرد و یا افزایش داد نشانه این است که علاوه بر مشوق به کنترل خارجی از طرف محیط نیز احتیاج دارد شما می توانید با انحراف توجه او به منظور خود برسید مثلاً به او بگوئید ” چه کتاب قشنگی اینجاست بیا نگاه کنیم ” به این ترتیب می توانید بدون اینکه مستقیماً رفتار اختلالی را مد نظر داشته باشید آنرا کنترل کنید . اگر کودک مشوق را رد کرد آنرا در کناری در دسترس او قرار دهید تا او خود آنرا استفاده کند . به این ترتیب شما او را برای رفتار آرامش تشویق کرده اید تا کودک رفتار خود را بیشتر کنترل کند . تجربه نشان داده است که بعضی از کودکان نسبت به اینکه از دست کسی مشوق دریافت کنند حساس هستند و این کار باعث عصبانیت آنها می شود . بهتر است که دفعات و زمان بروز رفتارهای اختلالی کودک را ثبت کنید تا دید کلّی نسبت به چگونگی بروز آنها در کودک داشته باشید به این ترتیب می توانید روش درمانی خود را به نحوی که مؤثرتر و مناسب تر باشد تغییر داده و نتیجه بگیرید.
همچنین این آمار به شما نشان میدهد که چه مقدار برنامه درمانی پیشرفت داشته و مؤثر بوده است .

منابع:

این مقاله ترجمه ای است از قسمت مشوقهای کتاب :A work in progress
گردآوری از :  رضا مصطفوی

– دکتر حسن احدی –دانشجو: صبا اژدری    / روزنامه آفرینش
– فرانک تفرشی و رویا شجاعی – روزنامه مردم سالاری
دکتر کتایون خوشابی ، نسترن توفیق . روان پژوه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *